دنیا گاهی بدبختیهایش را جمع میکند مچاله میکند خوش اب و رنگ میکند و نهایتا میکوبد توی سر یکی. چقدر هم که محکم میکوبد. گاهی میتوان جا خالی داد ، یعنی به عبارت دیگر فقط مهم است که این بدبختی آماده شده بر سر یکی خالی شود و مهم هم نیست چه کسی. ولش میدهند تا از بالا بر یک جای پر جمعیت فرود آید. اما گاهی آن را با هدف گیری میفرستند. برای همین هر چه هم فرار کنی یا شانس بیاوری فایده ندارد. ریشه دسته اول یعنی آن را که در جاهای پر جمعیت فرو میفرستند میشود خود آدم. چون بعدش میگوییند بایستی دقت میکردی تقصیر خودت است. و ریشه دومی را گاهی در شانس بد میدانند و گاهی باز هم در عدم دقت فرد مورد اصابت میدانند.
اما یک مورد دیگر را هم جدیدا خودم دوباره کشف کرده ام. وان بر این قسم است که به بالا نگاه کنی منتظر بمانی تا یک بدبختی فرود آید و بپری و بگیریش توی بغلت...
م.ن: مادر بزرگم میگفتند بدترین حالتی که ممکن است برای کسی پیش بیاید این است که نداند که چه کند و دائم به این فکر کند که چه کند
اما یک مورد دیگر را هم جدیدا خودم دوباره کشف کرده ام. وان بر این قسم است که به بالا نگاه کنی منتظر بمانی تا یک بدبختی فرود آید و بپری و بگیریش توی بغلت...
م.ن: مادر بزرگم میگفتند بدترین حالتی که ممکن است برای کسی پیش بیاید این است که نداند که چه کند و دائم به این فکر کند که چه کند