Saturday, February 17, 2007

همیشه روزایی که اسمی از عشق و عاشقی با خودشون به دنبال میکشند بی اختیار من رو به یاد دو نفر میندازند که همه چیزشون رو به پای من گذاشتند و هنوز هم بی دریغ میذارند. اونایی که هم دوست داشتن رو به من یاد دادند هم عاشق شدن و هم فدا شدن رو. نمیدونم چقدر مربوط هست ولی من میخوام مربوطش کنم. نمیخوام از یاد ببرم که اگه عشقی هست اولین با توسط کسی به آدم هدیه میشه به نام مادر. و اگه زحمتی هست تا حریم این عشق حفظ بشه کسی این مسئولیت رو به عهده داره به نام پدر. نه عشق مادر قابل فراموش شدن هست و نه رنجهای پدر. من همیشه و همه جا دوستتان دارم. هرجا که اسمی از عشق برده بشه در ذهن من قابل اعتمادترین شما هستید. واین شد که در ذهن من ماند : سلطان غم مادر , سلطان رنج پدر

No comments: